از بافت تا مفهوم: بررسی تکنیک های پارچه سازی در مد امروز
این مقاله به بررسی تکنیک های پارچه سازی و اهمیت آنها در طراحی لباس میپردازد. در مقاله، تکنیکهای متنوعی از جمله گلدوزی، تایدای، دستکاری پارچه، واسازی، پلیسه، توک و … بررسی شدهاند. برای هر تکنیک توضیحاتی داده شده است. توضیحاتی مبنی بر این که چگونه سطح پارچه را از حالت ساده و تخت به ساختاری پویا، حجمی یا تصویری تبدیل میشود. نقش این روشها در ایجاد ریتم، حرکت، عمق و بیان هنری لباس تشریح شده است. شناخت تکنیک پارچه سازی به طراح اجازه میدهد تا پارچه را از صرفا بستر دوخت فراتر ببرد. با این روشها میتوان لباس را به سمت زبان روایت، حرکت و بافت در طراحی لباس برد. زبانی که اغلب طراحان برتر دنیا در مهمترین خانههای مد استفاده میکنند.
تکنیکهای پارچهسازی مجموعهای از روشها و فرآیندهای خلاقانه هستند. این روشها با هدف ایجاد بافت، طرح، رنگ و جلوههای بصری متفاوت بر روی پارچه، به کار میروند. این تکنیکها بهعنوان ابزاری فنی در تولید و تزئین پارچه شناخته میشوند. علاوهبر آن نقش تعیینکنندهای در شکلگیری هویت بصری و هنری هر اثر طراح لباس دارند. برای طراحان لباس و دوخت، آشنایی با تکنیک پارچه سازی نوعی گشایش دنیایی از امکانات تازه است. همچنین این روشها به طراحان یاری میرسانند تا مرز میان طراحی دوبعدی و سهبعدی را از میان ببرند.
گلدوزی Embroidery
گلدوزی یکی از قدیمیترین و در عین حال ماندگارترین تکنیک های پارچه سازی است. این تکنیک بر پایه افزودن نقش و طرح بر سطح پارچه از طریق دوخت با نخهای رنگی شکل میگیرد. گلدوزی از گذشته تا امروز، پلی میان هنرهای دستی و طراحی مد بوده است. همچنین همواره ابزاری برای بیان فرهنگی، اجتماعی و حتی شخصی طراحان به شمار میآید.
در گلدوزی طراح با بهرهگیری از خطوط دوخت، ترکیب رنگها و گاه افزودن عناصر تزئینی، بافتی برجسته و زنده بر روی پارچه ایجاد میکند. عناصری همچون مروارید، پولک یا منجوق. این عناصر ارزش بصری و لمسی را افزایش میدهند. طراحان معاصر از این تکنیک برای روایت داستان، انتقال پیامهای فرهنگی و حتی ایجاد تضاد استفاده میکنند.
درواقع برای ایجاد تضاد میان سادگی فرم و غنای جزئیات استفاده میشود. ترکیب گلدوزی سنتی با متریالها و طرحهای مدرن نوعی همزیستی میان گذشته و آینده را رقم میزند. این اتفاق بهویژه در فشن معاصر به مراتب افتاده است. این روش در لباسهای آوانگارد نیز حضور پررنگ دارد. یکی از طراحان معاصر که در کارهای خود بهوفور از گلدوزی استفاده کرده است، مارک جیکوبز نام داد.

تایدای Tie-Dye
تکنیک تایدای بهمعنای گرهزنی و رنگرزی است. تایدای یکی از روشهای خلاقانه و شهودی در پارچهسازی محسوب میشود. چرا که بر پایه کنترل تصادف است. یعنی بخشی از پارچه با گره یا بستن توسط نخ یا کش از تماس مستقیم با رنگ بازداشته میشود. پس از رنگرزی، الگوهایی غیرقابل پیشبینی و منحصربهفرد بر سطح پارچه شکل میگیرد.
این فرآیند ریشه در فرهنگهای آسیایی و آفریقایی دارد. تایدای در دهه ۱۹۶۰ میلادی با جنبشهای هنری و آزادیخواهانه به نماد فردیت و خلاقیت تبدیل شد. این تکنیک پارچه سازی ابزاری برای بیان آزاد و بیقید و شرط است. طراحان از این روش برای ایجاد جلوههایی از حرکت، پویایی و احساس طبیعی بودن بهره میبرند.
ترکیب رنگهای ناهمگون، مرزهای محو و نقشهای ارگانیک حاصل از تایدای، نوعی بیان شاعرانه را به نمایش میگذارد. امروزه تایدای با روشهای نوین دیجیتال و مواد شیمیایی کنترلشده بازتفسیر شده است. بنابراین در سطوح حرفهای و صنعتی نیز قابل استفاده است.
- مطلب پیشنهادی: مروری بر روند مد در دهه ۱۹۶۰

دستکاری پارچه Manipulation
این روش بهمعنای تغییر ساختار فیزیکی پارچه با استفاده از روشهای دستی یا ماشینی است. این روش برای خلق بافت و حجم جدید صورت میگیرد. همچنین طیف گستردهای از روشها را شامل میشود. از چیندادن و پلیسه گرفته تا تا زدن، جمعکردن، کوکزدن و حتی بریدن.
حتی بخشهایی از پارچه را میتوان مجددا باهم ترکیب کرد. هدف اصلی، بازتعریف سطح پارچه و افزودن بعد سوم به آن است. در واقع بافتی جدید خلق میشود که در هیچ کارخانهای تولید نشده است. این بافت جدید، کاملا حاصل دست و ذهن است. دستکاری پارچه میان تکنیکهای پارچه سازی ابزاری برای ایجاد حجم، ریتم و حرکت در فرم لباس است.
پارچهای که دارای سطح صاف و ایستا بود از طریق این تکنیک به عنصری زنده و پویا تبدیل میشود. بسیاری از طراحان آوانگارد از این روش در کارهای خود استفاده میکنند. در این طراحیها پارچه بخشی از روایت طراحی و اثر مفهومی است.

تخریب پارچه Deconstruction
یکی از مفهومیترین و فلسفیترین تکنیک های پارچه سازی، تخریب پارچه است. این روش بر پایه برهمزدن نظم موجود و بازتعریف ساختارهای سنتی شکل گرفته است. همچنین از نظریههای فلسفی پستمدرن الهام میگیرد. این تکنیک در دهه ۱۹۸۰ با نامهایی گره خورده است. نامهایی همچون ری کاواکوبو و مارتین مارژلا. مارتین مارژلا با استفاده از شکستن قواعد دوخت، بازکردن درزها، نمایش لایههای داخلی با استفاده از قطعات جدا شده، ساختار لباس را از درون مورد پرسش قرار میداد.
تخریب ساختار بهمعنای آزمایش با بافتهای تخریبشده، پارچههای ساییدهشده، دوختهای آشکار و الگوهای ناتمام است. البته هدف صرفا ایجاد ظاهر خراب نیست. بلکه بیان مفهومی از ناپایداری، هویت چندلایه و نقد زیباییشناسی سنتی است. این تکنیک فرصتی ایجاد میکند که طراح مفهوم «کمال» و «زیبایی» را به چالش بکشد.

پلیسه Pleats
پلیسه یک تکنیک پارچه سازی بسیار ظریف اما در عین حال تأثیرگذار است. پلیسه با ایجاد تاهای منظم و پیدرپی بر سطح پارچه، ساختاری ریتمدار میسازد. این پارچهها به پارچههای آکاردئونی نیز شهرت دارند. پلیسهها با دقت تا زده و سپس با استفاده از حرارت، بخار یا فشار ثابت میشوند. نتیجه این فرآیند سطحی است که با حرکت بدن یا جریان نور، تغییر فرم و درخشش پیدا میکند. پلیسهسازی هم یک تکنیک تزئینی است و هم ابزاری برای کنترل فرم لباس.
چرا که چینها میتوانند به لباس حجم دهند، حرکت ایجاد کنند و حتی خطوط بدن را تغییر دهند. در تاریخ مد، پلیسه جایگاهی نمادین دارد. از لباسهای چیندار مصر باستان تا طراحیهای آوانگارد ایسی میاکه. این تکنیک همواره نشانگر پیوند میان هنر، مهندسی و زیباییشناسی است. پلیسه هم در لباسهای رسمی و هم در طراحیهای مفهومی حضور دارد. چرا که نوعی تضاد میان سیالیت و نظم ایجاد میکند. ماندگاری این پلیسهها بستگی به کیفیت پارچه و نوع حرارت دارد.

توک Tucks
توک یک تکنیک ظریف و دقیق است. در این روش خطوط برجسته یا فرو رفته در سطح پارچه با استفاده از تا یا دوخت شکل میگیرد. در واقع بخشهایی از پارچه با فاصله مشخص و نظم، تا زده و دوخته میشوند. درنهایت ساختاری خطی و منظم به وجود میآید. در ظاهر توک شباهت بسیاری به پلیسه دارد. اما تفاوتهایی با آن دارد. تفاوت اصلی در میزان ثبات و حجم ایجاد شده است. پلیسه با استفاده از حرارت اما توک با دوخت ایجاد میشود.
توکها عمدتا ثابت هستند و در هنگام حرکت باز نمیشوند. توک یکی از تکنیکهای پارچهسازی است که پارچه را از یکنواختی خارج میکند. خطوط عمودی حاصل از این پارچه، میتواند کشیدگی را در فرم بدن تقویت کند. طراحان از این تکنیک برای ایجاد بافتهای معماری، بازی با سایهروشنها و افزودن ریتم بصری استفاده میکنند. تکرار دقیق خطوط، نوعی مدیتیشن بصری است که میان کار دستی و مهندسی ظریف تعادل ایجاد میکند.
- مطلب پیشنهادی: پارچههای مناسب پاییز 1404

اریگامی Origami
میرسیم به یک تکنیک پارچه سازی از دل فرهنگ ژاپنی. اریگامی الهامگرفته از هنر باستانی تا زدن کاغذ در ژاپن است. اما این روش در دنیای مد به سطحی پیچیدهتر و مفهومیتر ارتقا مییابد. پارچه همچون کاغذ در نظر گرفته میشود. میتوان با تا زدن، خم کردن و شکلدهی دقیق، به فرمهای سهبعدی و هندسی تبدیل شود.
اریگامی با دیگر تکنیکها یک تفاوت اساسی دارد. در دیگر تکنیکها از طریق دوخت و برش، تا ایجاد میشود. اما در اریگامی از طریق مهندسی دقیق تاها، حجم و فضا ایجاد میشود. در حالی که پلیسه صرفا یک تا عمودی است و توک صرفا با دوخت ایجاد میشود. اما اریگامی طرحهای پیچیدهتری دارد. درواقع این روش میتواند ساختاری چندوجهی و حتی نامتقارن داشته باشد.
اریگامی نیازمند درک دقیق از ویژگیهای پارچه است. از جمله ضخامت، قابلیت بازگشت و حافظهای بافت. اجرای این تکنیک نوعی گفتوگو میان طراح و متریال است. همچنین این تکنیک نوعی بیان شاعرانه است و پلی میان علم و هنر ایجاد میکند.

شکلدهی حرارتی Thermoforming
شکلدهی حرارتی یکی از تکنیک های پارچه سازی است که در آن با استفاده از گرما و فشار، ساختار پارچه به فرمهای ثابت سهبعدی تبدیل میشود. در این روش پارچه نوعی ماده واکنشپذیر است. ویژگیهای فیزیکی آن از قبیل انعطافپذیری، حافظه شکل و مقاومت حرارتی، معماری نهایی را تعیین میکند. سطوح جدید حس مدرن، ساختاری و نسبتا صنعتی دارند.
سطوحی که میتوانند نقش حجمساز را در لباس ایفا کنند. بدون آنکه نیاز به دوختهای سنگین یا لایهبندی گسترده باشد. شکلدهی حرارتی به طراح این امکان را میدهد که فرمهای مجسمهای خلق کند. برخی از این فرمها دائمی هستند و برخی نیمهپویا. یکی از بهترین پارچهها برای شکلدهی حرارتی پارچه چرم است.
چرا که بهخوبی با حرارت تغییر فرم میدهد. گلن مارتینز در زمانی که مدیر خلاق برند دیزل بود، به استفاده از این تکنیک بسیار علاقه داشت. بسیاری از طرحهای او با استفاده از این تکنیک حس تکنولوژیک و نوآورانه داشتند.

چاپ دیجیتال روی پارچه Digital Printing
چاپ دیجیتال تحولی بنیادین در نحوه خلق تصویر و پترن روی پارچه به وجود آورده است. این تکنیک پارچه سازی کنترل بیسابقهای بر دقت رنگ، گذار رنگها و جزئیات ظریف فراهم میآورد. همچنین امکان بازتولید آثار گرافیکی پیچیده یا عکسهای باکیفیت بالا را بر سطح پارچه، فراهم میسازد.
بنابراین پارچه دیگر حامل طرحهای تکرارشونده سنتی نیست. بلکه بستر شخصیسازی، روایت تصویر و ترکیب گرافیک با فرم است. چاپ دیجیتال میتواند پیام بصری، الگوهای فرهنگی و تصاویر مفهومی را به سرعت اجرا کند. این تکنیک در سبک هیپهاپ بسیار کاربرد دارد. همچنین این تکنیک ابزاری قدرتمند برای تولید محدود، کالکشنهای فصلی و کپسولی است.
- مطلب پیشنهادی: آشنایی با استایل هیپهاپ

اپلیکه Appliqué
اپلیکه یک فرآیند چندلایه و دستی است. در این تکنیک با افزودن تکههای جداگانه پارچه روی سطح اصلی، عمق، رنگ و تضاد بافتی ایجاد میشود. اپلیکه از جهتی سنتی و تزئینی است و از جهت دیگر بازتابی از رویکردهای معاصر. رویکردی که در آن مصالح و قطعات اضافهشده میتوانند بهصورت دقیق و گرافیکی عمل کنند.
اپلیکه تکنیکی است که در آن طراح یک سطح دوبعدی را به صفحات چند لایه تبدیل میکند. هر لایه اهمیت جداگانه خود را دارد و در مجموع به هویت بصری پوشاک کمک میکند. اپلیکه بهخوبی با دیگر تکنیک های پارچه سازی همچون گلدوزی، چاپ دیجیتال یا حتی برش لیزری ترکیب میشود. بنابراین فرصتهایی برای بازی با لبهها، سایهها و فاصله میان لایهها فراهم میکند. این روش در تولید لباسهای مجلسی بسیار کاربرد دارد. همچنین مورد علاقه فرهنگ کشورهای خاورمیانه است.

اسموکینگ Smocking
اسموکینگ یک تکنیک پارچه سازی است که در آن پارچه به صورت منظم جمع و دوخته میشود. با استفاده از این دوختهای تکرارشونده، سطحی کشسان، حجمی با ریتمی بصری ایجاد میشود. این روش در عین داشتن ریشههای تاریخی، در طراحی امروزی بسیار استفاده میشود. پیراهنهای تابستانی اسموکینگ یکی از ترندهای سال ۲۰۲۵ بودند.
این تکنیک علاوهبر یک روش برای تزئین لباس، نوعی کشسانی ایجاد میکند. این کشسانی سبب ایجاد راحتی در نواحی مشخص لباس میشود. اسموکینگ همراه با بدن حرکت میکند و با فشار و کشش تغییر میپذیرد. این ویژگی سبب میشود لباسهای اسموکینگ بسیار راحت باشند و به بدن بچسبند. این تکنیک میتواند تمرکز دید را به بخشهایی از لباس جلب کند. این روش در قلب دنیای رومانتیک سنتی شکل گرفت. اما امروزه توسط طراحان معاصر با الیاف جدید ترکیب شده است.

کیوتینگ Quilting
کیوتینگ در فارسی به دوخت لحافی ترجمه شده است. این روش یک فرآیند چند لایه است که با اتصال سه لایه صورت میگیرد. لایه رویه، میانه و زیرین باهم ترکیب میشوند و با دوخت منظم تزئینی، سطحی حجیم، ساختاری و الگوپذیر خلق میکنند. این روش برای ایجاد گرما و حفاظت کاربرد دارد. علاوهبر آن برای ایجاد فرم، حجم و بافت در کالکشنهای فشن استفاده میشود.
این پارچههای ساختهشده علاوهبر زیبایی دارای انعطافپذیری نیز هستند. الگوهای دوخت تزئینی میتوانند هندسی، ارگانیک یا کلاً فلبداهه باشند. ترکیب کیوتینگ با مواد مدرن مانند الیاف بازیافتی، امکان خلق قطعاتی پایدار را میدهد . بنابراین کیوتینگ در دنیای فشن معاصر، صرفا یک دوخت لحافی دیده نمیشود. بلکه میتواند با مفاهیم دنیای مدرن همچون محیطزیست پایدار معنا پیدا کند.

تکنیک های پارچه سازی ابزارهایی برای زیباییسازی هستند. اما علاوهبر آن، راهبردهایی هستند برای تولید معنا، بافت و تجربه حسی در مد معاصر. طراحانی که این تکنیکها را بهخوبی میشناسند قادرند از سطح ظاهر فراتر روند. آنها پارچه را به عنصر روایتگر، شاعرانه و هوشمند تبدیل میکنند. نظر خود را درباره این مطلب با ما به اشتراک بگذارید؟ شما چه تکنیک پارچه سازی را میشناسید و از آن در کار طراحی خود استفاده میکنید؟ اگر علاقه مند به خواندن مطالب مرتبط هستید میتوانید صفحه پارچهها را دنبال کنید!
دیدگاه شما
( لطفا عضو شوید )اولین دیدگاه را شما ثبت کنید !!



